مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي وضعيت توليد و صادرات خرما و چالشهاي موجود در اين زمينه را بررسي كرد.
دفتر مطالعات زيربنايي اين مركز با اعلام اين مطلب كه در حال حاضر خرما در ۱۵ استان كشور كشت و پرورش داده ميشود افزود: طبق آمار وزارت جهاد كشاورزي در سال ۱۳۸۷ از ۵ استان عمده توليدكننده خرما در كشور، جيرفت، خوزستان، سيستان و بلوچستان، بوشهر و هرمزگان حدوداً ۵۳ درصد از سطح زير كشت خرماي كشور را به خود اختصاص داده و به طور كلي دو سوم خرماي كشور در اين مناطق توليد ميشود. با توجه به آمار اعلام شده بين سالهاي ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ كاهش محصول در سالهاي ۱۳۸۵ و ۱۳۸۷ (نسبت به سال قبل خود) ديده ميشود. در سال ۱۳۸۵ ميزان توليد محصول به ميزان بسيار كم ۷/۰ درصد و در سال ۱۳۸۷ نيز ۴ درصد كاهش يافته است.
مركز پژوهشها كاهش محصول خرما تنها در سال ۱۳۸۷ را به دليل خشكساليهاي متوالي، شور شدن آبها ، وجود گردو خاك در مناطق غربي و جنوبي كشور و بروز عارضه خشكيدگي خوشههاي خرما در منطقه جنوب كرمان (جيرفت) و استان كرمان دانست و افزود: علاوه بر موارد مذكور كه باعث كاهش توليد خرما در كشور در طي سالهاي اخير شده است، سنتيبودن ساختار توليد، كاشت ارقام نامرغوب، برداشت غيرمكانيزه و كاهاً غيربهداشتي، ضعف تكنولوژي درجهبندي و بستهبندي ، كمبود كارگاههاي بستهبندي پيشرفته، كمبود نهادههاي بستهبندي و گران بودن آنها، كمبود انبارها، و سردخانههاي بهداشتي، كمبود كارگاههاي صنايع تبديلي و تكميلي پيشرفته، كمبود وسائل حمل و نقل مجهيز به وسائل خنك كننده از مهمترين تنگناهاي صنعت خرماي كشور هستند. بررسيهاي انجام شده نشان ميدهد تعداد شركتهاي موجود بستهبندي خرما در كشور بيشتر از شركتهاي فرآوري خرماست كه به چند دليل عمده از جمله تمايل مشتريان خارجي بر خريد محصول خام و بستهبندي شده، قيمت كمتر آنها در مقايسه با قيمت فرآوردههاي جانبي خوراكي و همچنين حمل و نقل راحتتر و بهتر به ويژه براي مشتريان اروپايي و آمريكايي (بازارهاي خارجي معتبر) است. عدم حمايت كافي و پايين بودن دانش فني برخي از دستاندر كاران بستهبندي و فرآوري خرما موجب شده تا نتوانند با حداكثر ظرفيت خود به توليد محصولات بستهبندي شده و يا فرآوري شده خرما بپردازند. بدون در نظر گرفتن ۵ استان عمده توليدكننده خرما اين محصول در ۷ استان ديگر كشور (اصفهان، ايلام، خراسان، سمنان، بوشهر، يزد و كرمانشاه) نيز توليد ميشود اما عمده كارخانجات بستهبندي خرما در استانهاي توليدكننده خرما قرار دارد و در ساير مناطق نيز كارگاههاي بستهبندي خرما به صورت پراكنده، سنتي و نيمه سنتي وجود دارد. بستهبندي خرما در ايران داراي نظام و انضباط نيست. كارگاههاي خرما آشفته و اصول بهداشتي در آنها رعايت نميشود. كارگران نه تنها داراي اطلاعات لازم نيستند، بلكه نظافت و بهداشت را نيز رعايت نميكنند، ديوارهاي اكثر كارگاههاي بستهبندي خرما گلي و خرما در كف سالنها يا باغها براي بستهبندي ريخته ميشود. از داخل سردخانهها بوي خرماي ترشيده به مشام ميرسد و در بعضي كارگاهها سردخانهها محل عبور است. بستهبندي اغلب به صورت سنتي توسط كارگر انجام ميشود. تكنولوژي دستگاههاي مورد استفاده نسبت به كشورهاي مجاور و عرضه كننده خرما به جهان عقب است. در كارگاههايي كه از ماشين آلات آماده سازي و بستهبندي استفاده ميكنند، معمولاً يك شيفت كاري وجود دارد كه بسيار كم است. صنايع ساخت مواد بستهبندي خرما از دقت لازم برخوردار نيستند. هيچگونه طراحي در شكل و فرم بستهها وجود ندارد و چاپ روي بستهها بسيار ابتدايي است. رنگ بستهها بر اساس سليقه كشورهاي خريدار نيست. تعداد كارگران بيسواد زياد و سرپرستان فقر اطلاعاتي دارند. بستهبندي خرما اكثراً به صورت بستههاي ثانويه و به حالت فله است. تعداد مدودي از كارگاهها، خرما را ضدعفوني ميكنند. به طور كلي ميتوان گفت كه بستههاي خرماي ايران هيچگونه جذابيتي نداشته و قابليت رقابت با خرماي صادراتي ساير كشورها را ندارد.
از سوي ديگر ۷۰ درصد شركتهاي بستهبندي خرما به علت نداشتن امكانات و توان مالي كم، صادر كننده نيستند و در نتيجه از معايب كار خود مطلع نيستند و به همين سبب هرگز به فكر بهبود وضعيت بستهبندي خرماي صادراتي نميافتند، زيرا اولاً اطلاعات لازم را در اختيار ندارند، ثانياً امكانات مالي لازم را در اختيار ندارند و ثالثاً كنترل دقيق از نظر رعايت استانداردهاي صادراتي خرما، به عمل آورده نميشود. در ۷۵ درصد موارد خود كشاورزان عمل بستهبندي را انجام ميدهند. در حال حاضر ضعف درجه بندي و بستهبندي محصولات كشاورزي مشكل اصلي در صدور اين محصولات به شمار ميرود و اين امر باعث شده كه محصول با قيمتي به مراتب پايينتر از محصولات ساير كشورها فروخته شود. لذا اقدام دولت در سرمايهگذاري و يا واگذاري به بخش خصوصي براي فراهم آوردن دستگاههاي درجهبندي و تبديل و تأمين مواد بستهبندي مناسب در كوتاهمدت و انجام تحقيقات در زمينه شيوههاي نوين بستهبندي مناسب با تقاضاي كشورهاي وارد كننده و تلاش وزارت كشاورزي در شناخت و ترويج رقمهاي بازار به منظور توليد محصولات يكنواخت و آموزش كشاورزان در كاربرد روشهاي زراعي نيز توصيه ميشود.
علاوه بر اين بالا بودن هزينههاي بازاريابي و بازاررساني، پايين بودن سطح دانش فني و تخصصي توليدكنندگان و صادركنندگان، ناهماهنگي بين صادركنندگان، وجود بوروكراسي پيچيده اداري، ضعف بنيه مالي بهرهبرداران، وجود رقباي سرسخت در بازارهاي جهاني، عدم دسترسي مناسب به بازارهاي اروپايي و عدم تبليغات از مهمترين عوامل رضايت بخش نبودن وضعيت صنعت خرماي ايران است.
ارتقا و بهبود كيفيت محصول توليدي از طريق جايگزيني و توسعه كشت ارقام مرغوب تجاري، رعايت اصول صحيح به زراعي در نخلستانها، رفع موانع سد راه مكانيزاسيون، احداث كارخانههاي پيشرفته صنايع تبديلي و تكميلي خرما، بهبود سيستم حمل و نقل ، رعايت اصول بهداشتي در فرآيند داشت، برداشت، فرآوري و صادرات خرما، رعايت استانداردها در فرآيند درجهبندي و بستهبندي ارتقاي سطح مهارت فني توليدكنندگان و صادركنندگان تبليغات وسيع و ايجاد سيستم اطلاعرساني سريع و قوي به صادركنندگان از مهمترين راهكارهاي بهبود صنعت خرماي كشور است.
اكثر مناطق خرماخيز كشورمان، از لحاظ موقعيت توليد و بهرهبرداري از محصولات كشاورزي خصوصاً محصول خرما، در مرتبه حائز اهميتي قرار دارند تا آنجا كه به اعتقاد كارشناسان صنايع غذايي، ايران ميتواند بخش وسيعي از بازارهاي صادراتي را در اختيار گيرد و در تأمين درآمد ارزي نقش مهمترين ايفا كند. با وجود همه مشكلات موجود در زمينه خرما وقتي آمار صادراتي محصولات را مرور ميكنيم، مرتبه صادرات ايران، آخرين مقام را نداشته، بلكه مرتبهاي پايين را به خود اختصاص ميدهد كه در صورت رفع ضعفهاي بازاريابي ، بستهبندي و صادراتي ميتوان در صدر و يا مقامهاي بالاي صادراتي قرار گيرد.
لذا براي حل معضلات موجود در صنعت خرماي كشور پيشنهاداتي به شرح زير ارائه ميشود:
- توسعه صنايع تبديلي وفرآوري متناسب با ميزان توليد،
- نوسازي واحدهاي موجود،
- تجهيز مراكز توليد به سيستم هاي سردخانهاي،
- گسترش فعاليتهاي مكانيزه در نخلستانها،
- تعيين استراتژي مشخص براي صادرات.